PM! is everything

همه چیز....

PM! is everything

همه چیز....

عشق از دید افراد مختلف

عشق از دید افراد مختلف

1-عشق از دید حاج آقا:استغفرالله باز ازاین حرف های بی ناموسی زدی . (جمله عاشقانه :خداوند همه جوان ها را به راه راست هدایت کند )

 

2-عشق از دید دختر حاج آقا :آه ... خدای من یعنی میشه بدون اینکه بابام بفهمه من عاشق بشم .(جمله عاشقانه ندارد)

 

3-عشق از دید یک ریاضی دان :عشق یعنی دوست داشتن بدون فرمول.(جمله عاشقانه : آه عزیزم به اندازه سطح زیر منحنی دوستت دارم )

 

4-عشق از دید بقال سر کوچه:والا تو دوره ما عشق مشغ نبود ننمون رفت و این سکینه خانم رو واسه ما گرفت.(جمله عاشقانه:سکینه شام چی داریم ...)

 

5-عشق از دید اصغر کاردی(در زندان):مرامتو عشقه .عشقی.(جمله عاشقانه :چاقو خوردتیم لوتی ...)

 

6-عشق از دید یه دختر مدیوم کلاس و کمی بی غم : آه عزیزم کاش الان پیشم بودی بغلم می کردی ,سرمو میزاشتم رو شونه هات ....(جمله عاشقانه :دوستت دارم عزیزم ...)

 

7-عشق ازدید مادر بزرگم:این حرفای بد و نزن ,راستی این دختر اقدس خانوم خیلی دختر خانم و با کمالاتیه ,تازه تحصیل کرده هم است ...(جمله عاشقانه:بریم خواستگاری )

 

8-عشق از دید .....(خودتون الان می فهمید از دید کی):عزیزم تو که عاشقمی پس چرا هزینه عمل کردن دماغمو نمی پردازی .....,واسه نهار بریم سورنتو,سالی با دوستش هم قراره بیاد,دوست سالی واسش یه ماتیز(به قول بعضی ها دوو منگل)گرفته تو حتی حاضر نیستی واسه من که این همه دوستت دارم حتی یه پراید بخری .(عزیزم گوشی سونی میخوام و...راستی دوستت هم دارم)

 

9-عشق از دید کسی که بار اول عاشق میشه:عزیزم باور کن بدون تو حتی یه لحظه هم نمیتونم زندگی کنم ,تو واسم همه دنیا هستی ...(جمله عاشقانه:فدات بشم عزیزم خیلی خیلی دوستت دارم)

 

10-عشق از دید کسی که بار اولش نیست:عزیزم خیلی دوست دارم ,باور کن به خاطر تو شب ها با پای برهنه میخوابم .(جمله عاشقانه:آه عزیزم دیرم شده باید برم )

 

11-عشق از دید یک راننده:رادیات(رادیاتور)عشق من از برایت جوش امده,باور نداری بر آمپرم نگر  (با لهجه شوفری بخونید)(جمله عاشقانه:عزیزم دوستت دار..بو بو بوغ)

 

12-عشق از دید بعضی ها:آه خدای من یعنی میشه بیاد خواستگاریم...(جمله عاشقانه:یا شابدالعظیم 1000تومن نذرت می کنم بیاد خواستگاریم)

 

13-به دلیل نحسی از نوشتن معذوریم(حتی شما دوست عزیز)

 

14-عشق از دید اراذل و اوباش:عشق مشغ سیخی چند,برو بچه سوسول دلت خوشه ,خونه خالی نداری ...(جمله عاشقانه:بو بوغ ...خانم بیا بالا خوش می گذره)

 

15-عشق از دید یک مهندس الکترونیک:عشق همان دوست داشتن است وقتی در av open loop ضرب میشود,البته در این ناحیه مغز انسان به صورت غیر خطی عمل میکند.(جمله عاشقانه:عزیزم تو منو در وسط منحنی مشخصه بایاس کردی )

 

16عشق از دید بابام :آخه پسر عشق واست نون و آب میشه ...حالا بگو ببینم پدرش چه کاره است؟(جمله عاشقانه برو با دختر حاج آقا ازدواج کن)

 

17-عشق از دید احمدک:عشق تنها هدف  آفرینش هستی است ,زیرا انسان تنها موجودی است که عاشق می شود.(جمله عاشقانه:.....................)

 

18-عشق از دید مادرها:وا مگه تو امسال کنکور نداری,عشق واسه بعد..,مگه تو امسال فلان نداری,عشق واسه بعدمگه تو امسال بهمان نداری ,عشق واسه بعد...(جمله عاشقانه:جملات عاشقانه ای هنوز بیان نشده)

 

19-عشق از دید کسی که در عشق شکست خورده:عشق یعنی کشک(جمله عاشقانه :برو کشکتو بساب)

آموزش دختر بازی - طنز

آموزش دختر بازی - طنز

فرموله عمومیه دختربازی
من سعی اصلیم اینه که شما یاد بگیرید چه طور دخترهایی رو هم که حتی در برخورده اول به شما علاقه ای نشون نمی دن، کم کم به خودتون علاقه مند کنید. ولی اشکاله کار این جاست که این چیزی نیست که شما یک شبه یاد بگیرید و چیزی هم نیست که شما بتونید در یک آن دختری رو به خودتون علاقه مند کنید

 این داستان نیاز مند وقت و انرژی صرف کردنه تا موقعی که بتونید اون تغییرات اساسی در خودتون بوجود بیارید. از اونجایی که خیلی هاتون آدم های کم طاقتی هستید امروز می خوام بهتون یه فرمول بدم که بشه ازش همه جا استفاده کرد، ولی این فرمول یه پیشنیاز داره و اون هم اینه که برای این که کار کنه دختره هم باید از شما خوشش بیاد.



مرحله ی یک: در مرحله ی یک شما دنباله یه راهی هستید که بتونید دخترهایی رو به شما یه حد اقله علاقه رو دارن پیدا کنید. چون شما آدم های زرنگی هستید و نمی خواید وقت خودتون رو با دختر هایی که باید مدت ها روشون کار کنید و خرجشون کنید و ... تلف کنید. آسون ترین کاربرای پیدا کردنه این دختره ها استفاده از نگاهه. تو هر جایی که هستید حواستون به دخترهایی که تو چشمتون نگاه می کنن باشه.

مرحله دو: تاییدیه گرفتن برای مرحله ی یک - برای این که نه خودتون رو خراب کنید و نه این که بی خود مزاحمه کسی بشید که ازتون خوشش نمیاد. باید مطمعن شید که نگاه اول از رویه کنجکاوی و بی کاری و ... نبوده و واقعا یک check out واقعی بوده.باری این کار بعد از این که نگاهه اول انجام شد (بر خلافه ایده ی عمومی که انقدر به دختره زل به زن که از رو بره و بفهمه تو چه آدمه قوی ای هستی) شما نگاهتون رو بر می گردونید. نه با حالت بد، عادی. و سعی می کنید که دوباره یک نگاه بگیرید که مطمعن شید نگاه اول واقعی بوده. وقتی نگاه دوم رو گرفتید قبل از این که نگاهتون رو بر گردونید یه نیم لبخندی به دختره می زنید و خوب حواستون رو جمع می کنید ببینید عکس العملش چیه. اگر عینه گاو روشو کرد اون ور و خودشو ان کرد، کسی نیست که شما دنبالش می گردید. اگر اون هم یه ته لبخندی تحویلتون داد، می فهمید که مرحله اول به خوبی انجام شده و دختره مورد نظر برای مراحل بعدی آمادست.

مرحله ی سه: مرحله ی سه مرحله سختیه ، چون مرحله ایست که باید بدون این که تخماتون توی دهنتون بیاد برید جلو و ارتباط بر قرار کنید. بد ترین کاری که می تونید بکنید اینه که برید جلو بگید سلام من حسن قلی ام. چون دختره بلافاصله تو دلش می گن به من چه! بهترین کاری که می تونید بکنید اینست که به طور غیر مستقیم خودتون رو به جایی که دختره هست نزدیک کنید. هیچ وقت مستقیم به طرفش قدم بر ندارید که دارم میام باهات حرف بزنم ، خیلی بده. مثلا فرض کنید توی یک بار هستید و دختر دمه بار نشسته، نرید طرفه دختره ، به هوای گرفتن یه نوشیدنی برید جلو، انگار نه انگار که اصلا دختره هست اونجا ولی خودتونو به جایی برسونید که بتونید باهاش به راحتی صحبت کنید. (اگر وردارید بنویسید که آقا در شهره ما بار وجود نداره یا خودمو می کشم یا شما رو. نه، شما رو می کشم. بار نه کتابخونه، نه سوپرمارکت، نه پارک، نه مهمونی)یه حسنه بزرگ این کار اینه که اگر باهاش حرف زدید و خیطتون کرد و حمحل نداد کمتر حالتون گرفته می شه تا زمانی که مستقیم برید جلو. وقتی که نزدیک شدین و یه چند دقیقه گذشت یه سوژه از شرایطی که درش هستید گیر بیارید و باهاش سره حرفو باز کنید. نه با تته پته و هول شدن، خیلی راحت. مثلا تو همون باری که بالا مثال زدم می تونید بگید چه موزیکه خوبی، همیشه سه شنبه ها این سبک موزیک می زنه؟ (دیدید چی شد، نه سلام من قلی هستیم، نه من می تونم چند دقیقه وقت گرانبهاتون رو بگیرم و...) اصلا مهم نیست که دختره چی جواب میده یا شما چی می پرسید ، مهم اینه که شما می خواید برخورد دختر رو ارزیابی کنید. اگر علاقه مند به حرف زدن بود و شروع کرد به این که هرچی .. نمی دونم من دفه ی اولمه تو ... علامته خوبیه. اگر خشک گفت: نه یا مثلا نمی دونم یا .. وقتتون رو تلف نکنید، فقط می خواسته بکشونتتون جلو که برید بگید می تونم وقتتون رو بگیرم که بگه نه حالتون رو بگیره. حالا شما پاتک زدید مستقیم نرفتید جلو حاله خودش بیشتر گرفتس. اگر خیلی از دختره خوشتون اومده و جواب اول اونی که می خواید نیست ولی خیلی هم خشک و کوتاه نیست می تونید یه سوال دیگه هم بکیند. اگر دیدید باز اوضاع همونطوره، قبل از این که با یه برخورده بد مواجه بشید خودتون محل کار خود رو ترک گفته و به پناهگاه وارد شوید = فرار (از دوران جنگ خواننده داریم؟! یا همه کم سن و سالید)

مرحله چهار: این مرحله دیگه بستگی داره هدفتون از ایجاده اون ارتباط چی بوده.

بعد از این که دیدید نه واقعا به شما علاقه منده و حرف ها داره خوب پیش میره، بسته به جایی که هستید یه بهانه بیارید و اون جا رو ترک کنید. مثلا: تو بار - دوست داری بریم یه قدم بزنیم. تو کلاب: صدا اذیت می کنه، می خوای بریم بیرون راحت تر حرف بزنیم و ....


از این به بعدش رو خود دانید. به هرجا که دوست دارید ختم کنید داستان رو.

یادتون باشه ، خوشگل یا بد گل یا هرچی، اگر ظاهر آراسته داشته باشید،  همیشه دختری پیدا میشه که از شما خوشش بیاد. لا اقل از هر صد تا دختری که می بیند یکیش از شما خوشش میاد. پیداش کنید و وققتون رو با 99 تای دیگه ای که از شما خوششون نمیاد تلف نکیند. نگاه بزرگترین سر نخه ، حواستون باشه

اندر تاریخ تقلب

ویند: «تقلب مفهومی‌است بس اساسی» به طوری که شاعر میگوید:

تقلب توانگر کند مرد را / تو خر کن دبیر خردمند را

تاریخچه‌ی تقلب از جایی شروع میشود که حسن کچل برای نخستین بار تن لش را تکان داد و به مکتب رفت. از بد ماجرا همان روز امتحان ماهیانه‌ی کودکان فلک بخت مکتب بود. لیک حسن از روی گشادی، چشمان چپش را بر روی ورقه‌ی همزاد انداخت تا نکتی بس ارزشمند از ورقه‌ی فوق الذکر، دشت کند. این بود که اولین تقلب تاریخ بشری زده شد. البته این تقلب با روش‌های فوق العاده ابتدایی (البته در مقابل ترفند‌های کنونی) صورت گرفت. بدین ترتیب که حسن با کلی زور زدن تن را تکان داد و خود را به بالای ورقه‌ی همزاد رسانید و خیلی راحت مطالب را دو در فرمود.

زان پس تقلب دوران طلایی خود را آغاز کرد. بدین ترتیب که گسترش یافت و مصادیقی متفاوت پیدا کرد. از جمله تقلب‌های رایج تقلبات سر امتحان، دو در کردن غذا از سلف، تقلب در اتو زدن، تقلب در شماره دادن، تقلب در مخ زنی، تقلب در بازی (که از آن به جر زنی تعبیر میشود) را می‌شود نام برد.

البته تقلب در مفاهیمی ‌اساسی‌تر هم مطرح میشود. مثلا در پذیرش دانشجو، همچنین به تقلب در امور مملکتی، پول نفت و... اشاره می‌شود.

حال روش هایی از تقلب در امتحانات را به نظرتان می‌رسانیم:

 

روش های نوشتاری:

1- نوشتن روی کف پا، پس کله، پشت گوش و...

2- نوشتن روی میز، پشت نیمکت، زیر نیمکت، پشت مانتوی دختر جلویی و...

3- نوشتن روی دستمال دماغی، پاکت نامه، پوشک داداش کوچیکه و...

4- نوشتن و لوله کردن تقلب و جاسازی آن در سوراخ‌های مختلفی از جمله دماغ، دهن، فک پایین، دریچه‌ی آئورت و باز هم جاهای دیگر که ...

5- نوشتن و جاسازی مطالب زیر کاپوت ماشین، توی شیشه نوشابه و هر جای دیگر که امکان چپوندن یه چیزی رو داشته باشد.

 

 

روش های با کلاسی:

1- استفاده از ماشین حسابهای مهندسی

2- استفاده از آیینه، موچین، لوازم آرایش، فیلم، عکس، آهنگ‌های مستحجرل(بر وزن وویگولنسج) موجود است!


 

روش های جوادی:

1- خر نمودن یک فقره بچه خرخون در جهت استفاده از دوگوله‌ی گندیدش.

2- خم کردن سر به روی ورقه‌ی طرف به صورت تابلو.

3- روش بویایی:خودتان ماسک بزنین و یک بوی گند از خودتان در بکنین تا مراقب، جرات نزدیک شدن به شما را نکند.

4- روش شیمیایی:بدین معنی که مراقب را با انواع و اقسام مواد شیمیایی از هستی ساقط کنید و بعد با خیال راحت دست به کار شوید.

 

توجه:

اگر در این امر تبهر کافی ندارید اصلا سمت این کار نروید که عواقبی جز ضایع شدن، اخراج شدن و تابلو شدن ندارد.

زن زندگی شما کدوم ایناست؟

ن مدل هارد دیسک: همه چی یادش می‌مونه، تا ابد!

زن مدل رم (RAM): از دل برود هر آن که از دیده برفت!

زن مدل ویندوز: همه می‌دونن که هیچ کاری رو درست انجام نمی‌ده، ولی کسی نمی‌تونه بدون اون سر کنه!

زن مدل اکسل: می‌گن خیلی هنرها داره ولی شما فقط برای چهار نیاز اصلی‌تون ازش استفاده می‌کنین!

زن مدل اسکرین سیور: به هیچ دردی نمی‌خوره ولی حداقل حوصله آدم باهاش سر نمی‌ره!

زن مدل سِروِر (Server): هر وقت لازمش دارین مشغوله!

زن مدل مولتی‌مدیا: کاری می‌کنه که چیزهای وحشتناک هم خوشگل بشن!

زن مدل سی‌دی درایو: هی تندتر و تندتر می‌شه!

زن مدل ئی‌میل: از هر ده‌تا چیزی که می‌گه، هشت‌تاش بی‌خوده!

زن مدل ویروس: به نام «عیال» هم معروفه. وقتی که انتظارش رو ندارین، از راه می‌رسه، خودش رو نصب می‌کنه و از همه منابعتون استفاده می‌کنه. اگر سعی کنین پاکش کنین، یک چیزی رو از دست می‌دین، اگه هم سعی نکنین پاکش کنین، دار و ندارتون رو از دست می‌دین!